کد مطلب:304450 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:185

معما گونگی دنیا



چیست دنیا؟ از خدا غافل بُدن

نه قماش و نقده و میزان و زن [1] .


به یقین ازدیدگاهِ فاطمه(س)، دنیا در «ذات خود» امری ناپسند و زشت نیست؛ چرا كه او در دامنِ آیه هایی بالیده است كه مشتمل بر دو ركن مهّم است. نخست، اعتقاد به خداوند یكتا و یگانه و آفریدگار و مدبّر و ناظر و مسلّط بر تمام جهان هستی كه نه تنها آفریدگار جهان، كه پروردگار عالم است و تدبیر و تصرّفش در جهان بر اساس عدل و قانون انجام می گیرد.

اللَّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّماوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا ثُمَّ اسْتَوَی عَلَی الْعَرْشِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ یَجْرِی لاَِجَلٍ مُسَمّیً یُدَبِّرُ الْأَمْرَ یُفَصِّلُ الْآیَاتِ لَعَلَّكُم بِلِقَاءِ رَبِّكُمْ تُوقِنُونَ»2«وَهُوَ الَّذِی مَدَّ الْأَرْضَ وَجَعَلَ فِیهَا رَوَاسِیَ وَأَنْهَاراً وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ جَعَلَ فِیهَا زَوْجَیْنِ اثْنَیْنِ یُغْشِی اللَّیْلَ النَّهَارَ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَكَّرُونَ»3«وَفِی الْأَرْضِ قِطَعٌ مُّتَجَاوِرَاتٌ وَجَنَّاتٌ مِنْ أَعْنَابٍ وَزَرْعٌ وَنَخِیلٌ صِنْوَانٌ وَغَیْرُ صِنْوَانٍ یُسْقَی بِمَاءٍوَاحِدٍ وَنُفَضِّلُ بَعْضَهَا عَلَی بَعْضٍ فِی الْأُكُلِ إِنَّ فِی ذلِكَ لَآیَاتٍ لِقَوْمٍ یَعْقِلُونَ. [2] خداست آنكه آسمانها را بی ستونهایی كه آنها را ببینند برافراشت. سپس بر عَرش - مقام فرمانروایی بر جهان هستی - برآمد؛ و خورشید و ماه را رام كرد، كه هریك تاسرآمدی نامبرده - معیّن - روانند. كارِ [جهان] را تدبیر می كند؛ نشانه ها را به تفصیل بیان می كند تا شاید دیدار پروردگارتان - روزرستاخیز - را بی گمان باوركنید. و اوست آنكه زمین را بگسترد و در آن كوهها و رودها قرار داد، و در آنان همه میوه ها دو گونه - ترش و شیرین و تابستانی و زمستانی و... - پدید كرد. شب را بر روز می پوشاند، بی گمان در این [امور] برای گروهی كه بیندیشند نشانه هاست. و در زمین پاره هایی است نزدیك یكدیگر، و بوستانهایی از تاكها و كِشتها و خرما بُنهایی روییده از یك ریشه و نه از یك ریشه [3] كه با یك آب سیراب می شوند. و برخی از آنها را در میوه بر برخی دیگر برتری می نهیم. هر آینه در این [امور] برای گروهی كه خرد را كار بندند نشانه هاست.

دوم، قوانین و پروژه هایی كه چگونه زیستنِ آدمیان در دنیا و نقشی را كه در چگونه زیستن آنان در آخرت دارد:

وَ ابْتَغِ فِیما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الآخِرَةُ وَ لاتَنْسَ نَصِیبَكَ مِنَ الدُّنیا وَ اَحْسِنْ كَما اَحْسَنَ اللَّهُ اِلَیْكَ وَ لاتَبْغِ الْفَسادَ فیِ الْاَرْضِ اِنَّ اللَّهَ لایُحبُّ الْمُفسِدینَ. و درآنچه خدا به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خویش را از دنیا فراموش مكن و نیكی - بخشش - كن چنانكه خدا به تو نیكی كرده، و در زمین تباهكاری مجوی، كه خدا تباهكاران را دوست ندارد. [4] .

بر این اساس، لازم است برای تبیینِ دقیقِ مراد آن بزرگوار كه در پاسخ احوال پرسی زنان فرمود: «به خدا سوگند، دنیای شما را خوش نمی دارم»، به مقوله «دنیا» ازدیدگاهِ اسلامی آن، كه دیدگاهِ فاطمه(س) نیز هست به اجمال اشاره شود. دنیا، كه بستر و قرارگاهِ زندگیِ صدها هزار نوع جانور است كه با كمال سادگی و آسانی در آن زندگی می كنند، برای آدمیان، كه از عقل و هوش سرشاری برخوردارند، چهره ای شگفت و معمّا گونه دارد؛ بدین معنا كه، ازسویی در نگاهِ آدمیان بسیار زیبا و پسندیده و دلفریب جلوه می كند و طبیعی است كه باید چنین باشد؛ زیرا كه جایگاهِ زندگی و وسیله دست یابی به آرزوها و خواهش های آنهاست، هم چنان كه خدای تعالی فرمود:

زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِسآء وَ الْبَنِینَ وَالْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّةِ وَ الْاَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَیوةِ الدُّنیا. [5] دوستیِ كامها و آرزوها اززنان و پسران و مالهای گِرد كرده وبرهم نهاده از زر و سیم و اسبانِ نشاندار ودیگر چهار پایان - از شتران و گاوان وگوسفندان - وكِشتزارها - و باغ و بوستان - در نظر مردم دلفریب آمده؛ این ها كالای ناچیز زندگانی این جهان است.

و از سویی دیگر، چون آدمیان در طلب و جست و جوی آن به راه افتند و قصد آن كنند كه بدان نزدیك شوند گرفتارِ آفت ها و آسیب ها و تنگناها و بازدارنده های بسیار می گردند، و این چگونگی، شگفت انگیز و حیرت آور است. قد وبالای موزون و سازوار و در خور، یا چشم و ابروی دلفریب،یا مال و جاه و مقام، سخت دلربا می آید و به آدمی چشمك می زند و كرشمه ها می كند و دل و جان و دین می رباید:


«به یك كرشمه كه نرگس به خود فروشی كرد

فریب چشم تو صد فتنه در جهان انداخت»


ولی چون بدان نزدیك می شود تلخی ها می بیند از گونه بیماری ها، زندان، مرگ، كه هزاران بار پشیمان می شود و ازكرده های خود شرمگین و ناخشنود می گردد. پیامبر گرامی(ص) فرمود:

سَتَحْرِصُونَ عَلَی الاْمارَةِ، ثُمَّ تَكوُنُ عَلَیْكُمْ حَسْرَةً وَ نَدامةً، فَنِعْمَتِ الْمُرضِعةُ وَ بِئسَتِ الْفاطِمَةُ. [6] شما به فرمانروایی آزمند می شوید و سپس افسوس و پشیمانی نصیب تان آید، وه كه [فرمانروایی كه جلوه ای از دنیاست] چه نیكو دایه ای و چه بد از شیر برنده ای است؛!.

از همین روست كه دنیا در آموزهای دین «سرای غرور و كالای فریب» نامیده شده است.

وَ مَا الْحیوةُ الدُّنیا اِلاَّمتَاعُ الْغُرُورِ [7] .

زندگانی این جهان جز كالای فریبندگی نیست.

امیر مؤمنان(ع) درتوصیف دنیا فرمود:

«الدُّنْیا تَغُرُّ و تَضُّرُ وَ تَمُرُّ. اِنَّ اللَّه تَعالی لَمْ یَرْضَها ثواباً لِاَولیائِهِ، وَ لا عِقاباً لاَعدائِهِ. وَ اِنَّ اَهْلَ الدُّنْیا كَرَكْبٍ بَیْناهُمْ حَلُّوا اِذْ صاحَ بِهِمْ سائِقُهُمْ فَارْتَحَلوُا. [8] دنیا می فریبد و زیان می رساند و می گذرد. خدای تعالی، دنیا را نه پاداش دوستان خود قرار داده، و نه عذاب برای دشمنان خود. مردم دنیا چون كاروانی هستند كه تا فرود آیند و باربگشایند، سالار كاروان بانگ رحیل در دهد و بناچار كوچ كنند.


و عارفان، آن را به «زنی عِشوه دِه و فریبكار و نیرنگ باز» تشبیه كرده اند. «جهان پیر است و بی بنیاد از این فرهاد كُش فریاد

كه كرد افسون و نیرنگش ملول از جان شیرینم»


(حافظ)

و اگر درست و ژرف در آن بیندیشیم، در می یابیم كه همه این هیاهوها و غوغاها و شرانگیزی ها كه در جهان بر پاست؛ از قبیل كشتن ها و غارت كردن ها واسارت ها و بیدادها، كه بر بشریت مظلوم و ستمدیده می رود، و این اشگ ها و خون های بی گناهان كه ریخته می شود و در شعله های آتش بیداد گران دود گشته به هوا می رود. بر سر همین دنیای فریبگر و زندگی در این دنیا است! واین نكته، تامّل برانگیز و حیرت افكن است كه حتی پاره ای از حكیمان و نخبگان و خردورزان را سرگردان كرده و از روی حیرانی گفته اند:


دل مبند ای حكیم بر دنیا

كه نه چیزیست جاهِ مختصرش


شِكّر آنان خورند زین غداّر

كه نبینند زهر در شِكَرش


پیش ازآن كز نظر بیفكندت

ای برادر بیفكن ازنظرش


هر بهشتی كه در جهانِ خداست

دوزخی كرده اند بر اثرش


آری، از شگفتی های دنیا این است كه آدمیان را به سوی خویش فرا می خواند، بااین وصف، سخت ازجست و جو گرانش می گریزد و به وصال خویش بخل می ورزد، و در پی آنان است كه به وی بی اعتنایند و هر گاه كه روی آوَرد از گزندش در امان نیستند، و اگر ساعتی نیكی ورزد چه بسا كه سالهایی به رنج افكند، هم چنان كه امام علی(ع) در نكوهش آن فرمود:

چه بگویم از سرایی كه آغازش رنج است و پایانش زوال و فنا! حلالش را حساب است و حرامش را كیفر. هر كه در آن مال اندوزد در فتنه و بلا افتد، هر كه تنگدست گردد غمگین شود. هركه در طلب كوشد بدان دست نیابد،آنكه از تلاش باز ایستد دنیا خود به او روی نهد، «وَ مَنْ ساعاها فاتَتْهُ، وَ مَنْ قَعَدَ عَنْها وَ اتَتْهُ». [9] .

معما گونه بودنِ دنیا، برای آن است كه بستر و قرارگاه زیست آدمیان است و، آن چه در آن است ابزار زندگی آنهاست؛ بر این اساس، طبیعی می نماید كه هر بخش از آن، و دست یافتن یا دست نیافتنِ بدان، و كامیابی یا ناكامی درآن، در زندگی آدمیان و هستی آنان، و ناگزیر در حالاتشان اثر گذار باشد؛ یعنی به طور مثال - اگر آدمی از مال دنیا بهره ای نداشته باشد فقر و ناداری گریبانگیرش خواهد شد؛ فقری كه همراه با یك سلسله عوارض انسانی و اجتماعی است.


[1] مثنوي، دفتر يكم، 983.

[2] سوره رعد، آيه 4-3.

[3] يعني درختان خرما كه برخي دو سه ساق برآمده از يك بن و برخي ديگر يك ساق و از ريشه جدا.

[4] سوره قصص، آيه 77.

[5] سوره آل عمران، آيه 14.

[6] تحف العقول، عن آل الرسول(ص)، ص 35.

[7] سوره حديد، آيه 20.

[8] نهج البلاغه، حكمت 415.

[9] نهج البلاغه، خطبه 81.